Web Analytics Made Easy - Statcounter

سیزدهم تیرماه ۱۳۷۴ و درست ۲۶ سال پیش دکتر کریم سنجابی پس از یک عمر سیاست‌ورزی در خارج از ایران درگذشت.

به گزارش ایسنا، مهرداد خدیر در ادامه یادداشتش در عصر ایران نوشت: «هر چند در زمرۀ یاران و وزیران دکتر محمد مصدق بود و کوشید به آرمان‌های او وفادار بماند اما در جریان انقلاب ۱۳۵۷ نتوانست در قامت یک رهبر مستقل ملی خود را در برابر یا حتی کنار امام خمینی مطرح کند و گزاف نیست اگر گفته شود مقهور هوش استثنایی سیاسی رهبر فقید انقلاب شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

رؤیا و آرزوی سنجابی این بود که مصدق دیگری تصور و تصویر شود و از این که روزنامه‌ها دربارۀ ملاقات او و امام خمینی در نوفل لوشاتوی پاریس تیتر بزنند: «دیدار رهبران ملی و مذهبی» به وجد می‌آمد اما نه او مصدق بود و نه امام، کاشانی و البته این سخن به این معنی نیست که خود را چون مصدق می‌دید. مراد این است که آرزو داشت چنین دیده شود و نشد.

در زندگی سیاسی دکتر کریم سنجابی - زادۀ ۱۲۸۳ خورشیدی در محل ییلاقی ایل سنجابی و فرزند سردار ناصر و نوادۀ شیرخان صمصام الملک رییسان ایل سنجابی - نکات قابل نقل، فراوان است و در یک یادداشت نمی‌گنجد.

هر چند در دوران دکتر مصدق از یاران و مشاوران و وزیران او بود و پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مدتی را در اختفا گذراند تا آب‌ها از آسیا بیفتد اما از سال‌های ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۸ در زندگی او بر نکات برجسته‌ای می‌توان انگشت گذاشت:

۱. با روی کار آمدن جیمی کارتر در آمریکا با شعار «حقوق بشر» پیدا بود که شاه، ناگزیر از گشایش فضای سیاسی است و باید به انتخابات تن بدهد و استمرار نخست‌وزیری ۱۳ سالۀ امیرعباس هویدا زیر سؤال رفته بود. ۱۳ سال نخست‌وزیری به این معنی بود که از انتخابات پارلمانی و شکل‌گیری دولت‌ها بر اساس کرسی‌های احزاب پیروز خبری نیست و همین‌ طور هم بود و اساساً حزبی باقی نمانده بود. شاه از درآمدِ سرشار نفتی و برنامۀ هسته‌ای غرّه شده و رقابت صوری احزاب را هم برچیده و حکومت را تک‌حزبی کرده بود: حزب رستاخیز و در این فضا همه مجری اوامر شاه بودند و هویدا هم از او با عنوان «پاترون» به معنی «ارباب» یاد می‌کرد. هر چند دهۀ ۴۰ اوج موفقیت‌ها و پیشرفت‌های صنعتی ایران به لطف سیاست‌های دکتر عالیخانی در وزارت اقتصاد و مجیدی در سازمان برنامه و اجرای بی‌نظیر دکتر رضا نیازمند بود اما با فوران درآمدهای نفتی در آغاز دهۀ ۵۰ و بازنکردن فضای سیاسی، حکومت راه دیگری در پیش گرفت و خود را از نظر سیاسیون و تولید صنعتی بی‌نیاز پنداشت و دروازه‌ها را به روی واردات و مصرف‌گرایی گشود و میدان را به تکنوکرات‌ها سپرد و هم‌زمان ساواک هم سخت‌تر می‌گرفت و فضای سیاسی بسته‌تر شد.

تأخیر کارتر در اعزام سفیر جدید ایالات متحده به ایران یک نشانۀ آشکار از نارضایتی تیم جدید کاخ سفید از ادامۀ سرکوب در ایران و نگرانی از یک جنبش کمونیستی در ایران و درغلتیدن به جانب اتحاد شوروی بود. در این فضای تازه بود که کریم سنجابی، داریوش فروهر و شاپور بختیار نامه‌ای به شخص شاه نوشتند و دلیل خطاب قراردادن او را چنین ذکر کردند:

«در مقامات دولتی و پارلمانی و قضایی کسی را که صاحب تصمیم و مسئولیت و مأموریتی غیر از پیروی از اوامر ملوکانه داشته باشد، نمی‌شناسیم.»

در این نامه، یگانه راه را چنین دانستند: «تمکین مطلق به اصول مشروطیت، احیای حقوق ملت، احترام واقعی به قانون اساسی مشروطه و اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، انصراف از حزب واحد، آزادی مطبوعات و زندانیان و تبعیدی‌های سیاسی و استقرار دولتی برآمده از رأی اکثریت نمایندگان منتخب ملت.»

شاه اما با این نامه بدبینانه برخورد کرد و آن را تکرار سناریوی جان اف کندی برای تحمیل علی امینی در آغاز دهۀ ۴۰ دانست و اعتنا نکرد؛ چرا که ۱۶ سال پس از آن خود را با تجربه‌تر و کشور را ثروتمندتر و کارتر را در قیاس با کندی کم‌نفوذتر می‌دانست و مهم‌تر این که نسبت به نام مصدق حساسیت داشت و  از این که سه مصدقی پندش دهند برمی‌آشفت؛ در حالی که در غیاب مذهبی‌هایی که کمتر کسی پیش بینی می‌کرد بعدتر دست بالا را در اختیار بگیرند و با فعالیت مسلحانه گروه‌ها تنها گزینه برای او ملی‌ها بودند.

البته به تغییر هویدا تن داد اما به جای او یک تکنوکرات غیر سیاسی – جمشید آموزگار – را به نخست‌وزیری منصوب کرد؛ حال آن که خواستِ رهبران ملی برگزاری انتخابات آزاد پارلمانی و تشکیل دولتی از دل آن بود. بسیاری معتقدند اگر شاه به نامۀ سه امضایی توجه می‌کرد سرنوشت دیگری برای او رقم می‌خورد. طعنه‌آمیز این که یک سال و نیم بعد، همان شاه سراغ دو تن از همان امضاکنندگان – سنجابی و بختیار – رفت و خواست دولت تشکیل دهند. یکی (سنجابی) گفت دیر شده و کار از کار گذشته و دیگری - بختیار - دن‌کیشوت‌وار پذیرفت.

دکتر سنجابی در خاطرات خود (امیدها و ناامیدی‌ها، صفحۀ ۲۸۲) انفجار همزمان بمب در خانۀ خود و داریوش فروهر و مهندس بازرگان را پاسخ عملی به همان نامه دانسته است. البته بازرگان آن نامه را امضا نکرده بود و در قالب نهضت آزادی فعالیت می‌کرد اما گفته شده با او مشورت شده بود.

۲. در پاییز ۱۳۵۷ دکتر سنجابی به کنگره بین‌المللی سوسیالیست‌ها در کانادا دعوت شد و قرار بود پس از توقف در فرانسه راهی شود. البته مشخص نشد میان جبهه ملی و سوسیالیست‌ها چه شباهتی وجود داشته ولی به پاریس که رسید موقعیت را مغتنم شمرد تا با امام خمینی دیدار کند و در قامت رهبر ملی جنبش خودی نشان دهد. سنجابی با بازرگان نیز رقابتی پنهان داشت و از نظر سنی سه سال بزرگ‌تر از او و دوسال کوچک‌تر از آیت‌الله خمینی بود. در دیدار با امام تصریح کرد که جبهۀ ملی دیگر مانند گذشته فعالیت در چارچوب رژیم سلطنتی را ممکن نمی‌داند و بخشی از جنبش ملی است. امام از او خواست موارد را مکتوب کند تا بخوانند و نوشت و به هتل رفت. فردای آن روز امام از دکتر سنجابی پرسید: آیا این جنبش فقط ملی است یا ملی - اسلامی؟ رهبر جبهۀ ملی تحت تأثیر کاریزمای فوق‌العاده رهبری که در حال ذوب‌کردن شاه بود، پاسخ داد: ملی - اسلامی. امام خواست پس واژۀ «اسلامی» را هم بیاورد و حاصل، اعلامیۀ سه ماده‌ای جبهۀ ملی ایران شد که با «بسمه تعالی» شروع می‌شد و در کنار تاریخ شمسی، تاریخ قمری هم آمده و قید شده بود اعلامیه مورد موافقت «مرجع عالی شیعیان جهان حضرت آیت‌الله العظمی خمینی» قرار گرفته است:

«ماده اول: سلطنت کنونی ایران با نقض مداوم قانون اساسی و اعمال ظلم و ستم و ترویج فساد و تسلیم در برابر سیاست‌های بیگانه فاقد پایگاه قانونی و شرعی است.

ماده دوم: جنبش ملی اسلامی ایران نمی‌تواند با وجود بقای نظام سلطنتی غیر قانونی با هیچ ترکیب حکومتی موافقت کند.

ماده سوم: نظام حکومت ملی ایران باید بر اساس موازین اسلام و دموکراسی و استقلال به وسیلۀ مراجعه به آرای عمومی تعیین گردد.»

سنجابی که برای جلب موافقت امام خمینی کلمات «اسلام» و «اسلامی» را اضافه کرده بود، عملا بر ماهیت مذهبی انقلاب مُهر تأیید زد و اسباب شگفتی و طعنۀ دوستان خود را در تهران فراهم ساخت. بعدتر که سلطنت‌طلبان و شاپور بختیار کریم سنجابی را متهم می‌کردند هواداران جبهۀ ملی یادآوری می‌کردند،‌ شاپور بختیار در مقام نخست‌وزیر تأکید کرده بود: «بر طبق اصول و تعالیم عالیه اسلام، کشور را به سوی یک رژیم خالی از فساد سوق می‌دهد» و در نامۀ بهمن ماه به رهبر فقید انقلاب این گونه شروع می‌کند: «حضور مقدس آن پیشوای بزرگ روحانی» ضمن این که در بازگشت سنجابی، بختیار هیچ اعتراضی به مفاد بیانیه نکرده بود.

رییس شورای مرکزی جبهۀ ملی در بازگشت به تهران برای توضیح آن سه ماده در خانۀ خود و همراه با داریوش فروهر، کنفرانس خبری بر پا کرد اما به اتهام امضای اعلامیه علیه سلطنت مدت کوتاهی بازداشت شدند.

با این حال شاه پس از چندی او را به دفتر خود فراخواند تا به عنوان نیروی مورد قبول جناح‌های مختلف نخست‌وزیری را بپذیرد؛ حال آن که دیگر نمی‌توانست چنین کاری انجام دهد چون رهبری امام و اسلامی‌بودن جنبش را پذیرفته بود و شاید سنجابی در دل می‌گفت این کار را باید پس از ۲۲ خرداد ۱۳۵۶ و نامۀ سه امضایی انجام می‌دادید نه در آبان ۱۳۵۷ و بعد از اعلامیۀ سه ماده‌ای.

دیدار انجام شد و در آغاز شاه به عمد و بر خلاف معمول پشت میز کار ایستاده بود تا برای بوسیدن یا نبوسیدن دست او در محظور نباشد و تنها با هم دست دادند. روایت سنجابی از آن ملاقات در آبان ۱۳۵۷ از این قرار است:

«با سوابقی که از شاه داشتم، با وجود حضور او هیچ اقدامی را ممکن نمی‌دانستم. این بود که من به ایشان گفتم به نظر بنده اولین اقدامی که در این‌ باره باید بفرمایید این است که اعلیحضرت برای یک مدتی از مملکت خارج بشوید و در غیاب اعلیحضرت، شورای عالی دولتی تشکیل بشود. در این باره به تفصیل صحبت کردم و گفتم در غیاب اعلیحضرت، شورایی با موافقت و همراهی و جلب نظر مقامات روحانی و از رجال ملی و مورد قبول عامه باید تشکیل بشود و بعد از آن دست به اقدام‌های اساسی بزنیم که اصول و خلاصه آن در نامه‌ای که چندی پیش، خدمت‌تان فرستاده شده مندرج است.

شاه در آن موقع به هر جهت که بود یا حالت مزاجی‌اش به او اجازه می‌داد یا از خارج تقویت کافی می‌شد - و یا اصلا دعوتی که از من کرده بود صوری بود که بگویند ایشان حاضر برای قبول مسئولیت نشده است - به من گفت: نه، پیشنهادهای شما هیچ‌یک، قابل قبول نیست. من نمی‌توانم از مملکت خارج بشوم و نخواهم شد. چون اگر من از ایران بروم، ارتش آرام نخواهد گرفت و تنها من می‌توانم ارتش را آرام نگاه دارم و به هیچ وجه ترک کشور از طرف من جایز نیست‌. به شورا هم احتیاج ندارم. خودم هر کاری لازم باشد اقدام می‌کنم و در موارد مختلف با افرادی که شایسته باشند یا منفرداً و یا در هیأتی برای مسایل مملکتی مشورت می‌کنم.

بنده گفتم اختیار با اعلیحضرت است و در این صورت بنده از قبول مسئولیت معذور خواهم بود. این مذاکرات نیم ساعت یا شاید کمتر طول کشید و بعد از آن، بنده سکوت کردم. دوباره شاه گفت خوب! مطلب دیگری ندارید؟ به ایشان گفتم: عرض بنده همین بود که گفتم و مجددا عرض می‌کنم که اساس سلطنت و مملکت در خطر است.» - (امیدها و ناامیدی‌ها، ص ۳۰۹)

۳. روز بازگشت امام خمینی به ایران در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ کریم سنجابی به فرودگاه مهرآباد رفت و توقع داشت به خاطر حضور داریوش فروهر دیداری بین رهبر انقلاب و او رخ دهد. امام اما فروهر را مأمور ابلاغ پیامی برای سران ارتش کرد و به همین خاطر زودتر از دیگران و به‌سرعت از فرودگاه خارج شد و دیداری بین امام خمینی و سنجابی در مهرآباد صورت نپذیرفت.

۴. با پیروزی انقلاب اسلامی کریم سنجابی انتظار داشت جایگاه ویژه‌ای به او تعلق گیرد؛ هم به سبب اعلامیۀ سه ماده‌ای پاریس و هم اخراج شاپور بختیار از جبهۀ ملی پس از قبول نخست‌وزیری. به خاطر بیماری چند روز به اروپا رفت و وقتی بازگشت دید دست بالا با نیروهای مذهبی است و در عین حال نظر امام به خود را مثبت می‌دانست. پیشنهاد دولت موقت به او وزارت دادگستری بود و او وزارت خارجه را ترجیح داد و اولین وزیر خارجه ایران شد. وزیر فرهنگ دکتر مصدق که پیشنهاد نخست‌وزیری شاه در آبان ۱۳۵۷ را رد کرده بود حالا در اسفند ۱۳۵۷ وزیر خارجه دولت موقت انقلاب اسلامی بود. (هنوز جمهوری اسلامی رسماً تشکیل نشده بود.)

خیلی زود اما به خاطر یکی از معاونین - احمد سلامتیان - با مهندس بازرگان اختلاف پیدا کرد و در واقع اختلافات کهنه سر باز کرد. برخی نوشته‌اند علت اختلاف حضور دکتر شهریار روحانی، داماد جوان دکتر یزدی در سفارت ایران در واشنگتن بود اما دکتر یزدی این ادعا را نادرست می‌دانست و علت اصلی را حضور سلامتیان می‌دانست؛ هر چند سنجابی خیلی زود دریافت در حکومت جدید اگر هم برای ملی‌ها بختی باشد شامل ملی-مذهبی‌هاست نه ملی‌هایی چون او و استعفا کرد. منتها امام از او خواست تا همه‌پرسی جمهوری اسلامی صبر کند و چنین کرد و بعد از رفراندوم کنار رفت و دیگر نتوانست نقش مؤثری ایفا کند.

فرجام تلخ برای سنجابی اما در کوران درگیری‌های حزب جمهوری اسلامی با اولین رییس‌جمهوری رقم خورد که با اعلامیه جبهه ملی علیه لایحه قصاص در خرداد ۱۳۶۰ و موضع صریح امام سبب شد تظاهرات اعتراضی در میدان فردوسی به شعار علیه بنی‌صدر پیوند بخورد و حمایت جبهه ملی و سنجابی از بنی‌صدر به دوستی خاله خرسه برای او بدل شود.

نگاهی به رخدادهای آن سال‌ها نشان می‌دهد کریم سنجابی با کوله‌باری از دانش و ارتباط سیاسی و دانش گسترده حقوقی و تجربه دولت دکتر مصدق عملا نتوانست حرکت مستقلی انجام دهد.

در پاییز ۵۷ می‌خواست در قامت رهبر ملی که با رهبر مذهبی ملاقات و توافق کرده بازگردد و از شاه امتیاز بگیرد و میانه را به او بسپارند اما بر هویت دینی و رهبری امام خمینی صحه گذاشت و امکان نقش‌آفرینی مستقل را از دست داد.

در زمستان ۵۷ به فرودگاه مهرآباد رفت تا دیدار او با امام خمینی جداگانه ثبت شود و چه‌بسا قرعۀ نخست‌وزیری دولت موقت انقلابی و بعد ریاست‌جمهوری به نام او ثبت شود اما این اتفاق نیفتاد.

به دولت پیوست و می‌پنداشت در اختلاف او و بازرگان ترجیح داده می‌شود اما در بهار ۵۸ تنها در برگزاری رفراندوم نقش‌آفرینی کرد و همه‌پرسی در حالی برگزار شد که وزیر خارجه ایران مهم‌ترین گزینۀ شاه برای نخست‌وزیری قبل از سقوط بود و دبیر کل جبهه ملی مورد اعتماد ایالات متحده و جای چون و چرا برای آمریکایی‌ها باقی نگذاشت.

برخی معتقدند دکتر سنجابی و حتی مهندس بازرگان تلقی و تصویر نادرستی از امام خمینی داشتند و گمان می‌کردند گاندی‌وار کنار می‌کشد و آنان می‌توانند نهروهای ایران باشند.

دربارۀ اطرافیان روحانی امام نیز احتمالا ساده‌انگاری می‌کردند و از نقش چهره‌هایی چون آیت‌الله مطهری و آیت‌الله بهشتی غافل بودند و آن قدر درگیر اختلافات داخلی میان خود شدند که چشم باز کردند و دیدند میدان در دست نیروهای مذهبی است.»

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: انقلاب اسلامي ايران دکتر کریم سنجابی جبهه ملی ایران دکتر محمد مصدق شاپور بختیار شاپور بختیار داریوش فروهر دکتر سنجابی کریم سنجابی نخست وزیری امام خمینی نخست وزیر جبهه ملی آیت الله جبهۀ ملی ماده ای سه ماده

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۳۷۶۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بازتعریف تعاملات آتی ایران و آژانس در اصفهان

اظهارات مقامات هسته‌ای ایران و آژانس پس از مذاکرات در اصفهان تأکید مجدد بر دیپلماسی است و دو نکته کلیدی دارد؛ اولا بیانیه مارس مبنای همکاری های است و سند جدیدی در میان نیست و دوم، تلاشی برای بازتعریف تعاملات آتی میان دو طرف است. - اخبار بین الملل -

به پگزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، اصفهان در حالی میزبان نخستین کنفرانس بین‌المللی علوم و فنون هسته‌ای با حضور متخصصان داخلی و خارجی است که حضور رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی منجر شده تا اهمیت این نشست دوچندان شده و همگان منتظر دستاوردی تازه در تعاملات ایران و آژانس بودند. از قبل هم پیش‌بینی می‌شد که این سفر و گفتگو در خصوص موارد اختلافی می‌تواند فرصت مناسبی در جهت ارتقای روابط ایران و آژانس باشد.

در همین چهارچوب محمد اسلامی رییس‌ سازمان انرژی اتمی با رافائل گروسی دیدار کرد و از فرصت این اجلاس برای رایزنی درخصوص برخی مسائل فی مابین بهره برد.

پس از پایان این نشست دو طرف به جمع خبرنگاران آمدند و اظهاراتی را مطرح کردند که بین السطور آن حاکی از  تأکید مجدد دو طرف بر همکاری و احیای روند دیپلماسی در ابعاد فنی مربوط به پرونده هسته ای بود.

رافائل گروسی در جمع خبرنگاران اظهار داشت: اکنون در فرآیند حساسی قرار داریم. دیشب و امروز هم رایزنی‌های فشرده‌ای را جهت اتخاذ گام‌های متقابل داشتیم. بیش از یک سال قبل ما برای صدور بیانیه توافق کردیم تا مسیر آینده را مشخص کنیم، آن سند(بیانیه مارس2022) مهم بود. این سند همچنین اشاره دارد به آنچه نیاز است برای حل‌وفصل مسائل باقی‌مانده و مشخص می‌کند گام‌های اضافی که طرفین باید بردارند.

گروسی با اشاره به این که پیشنهادهای برای ادامه همکاری‌ها به ایران داده است، افزود: علی‌رغم کاستی‌ها گام‌ها پیشتر برداشته شده است و مفاد سند معتبر است. نیاز است که ما گام‌های عملیاتی را برداریم و من پیشنهادی را به ایران ارائه دادم. تیم‌های طرفین در نشست جداگانه‌ای در حال تعریف گام‌های تکمیلی هستند.

سخنان گروسی بدین معناست که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که زیر فشارهای سیاسی آمریکا و رژیم صهیونیستی در خود آژانس و در روند همکاری‌های این نهاد با ایران بود بار دیگر سند مارس را که بعد از چانه‌زنی‌های فراوان حاصل شده بود را دارای اعتبار کافی برای حل مسائل می‌داند و دوباره خواستار بازگشت به آن توافق است. آژانس از این رهگذر به دنبال استمرار نظارت‌ها بر برنامه هسته‌ای صلح آمیز ایران و حل گره ها و سوالات باقی‌مانده موجود در این خصوص است.

نکته دیگر در سخنان گروسی این بود که سند جدیدی در کار نیست و تنها بازگشت به روند سابق همکاری ها مورد توافق قرار گرفته است. وی با این حال در تشریح بیشتر منظور خود در این زمینه اظهار داشت: قصد ما تولید سند جدید نیست و مبنای ما همان بیانیه مارس است. اینها گام‌های عملیاتی هستند که در جهت برداشتن اتخاذ کردیم. بیانیه مشترک ظرفیت دارد که مسائل باقی‌مانده را حل‌وفصل کند. ما برای اجرایی کردن بیانیه مشترک روی گام‌های ملموس و عملیاتی توافق کردیم.

این رویکرد گروسی تأییدی بر نگاه پیشین کارشناسان مسائل ایران بود که این سفر با توجه به تحولات و شرایط منطقه و همچنین با توجه به روابط ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و موارد ادعایی آژانس علیه برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران دارای اهمیت خاصی است و می‌تواند در صورت رویکرد فنی و عدم توجه به مسائل سیاسی به اصلاح روند غیرسازنده آژانس در برابر ایران منجر شده و همکاری‌های فی‌مابین را افزایش دهد.

مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در طی سال‌های گذشته بدون توجه به همکاری‌های گسترده ایران با آژانس و اعطای دسترسی به این نهاد برای بازرسی، ادعاهای سیاسی خود علیه برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران را در گزارش‌های فصلی به شورای حکام و همچنین در مصاحبه‌های صورت گرفته با رسانه‌ها مطرح کرده بود.

در آخرین گزارش فصلی گروسی به شورای حکام در اسفند ماه سال گذشته نیز رویکرد سیاسی مدیرکل مشهود بود که از رویکرد ایران در کاهش همکاری با این آژانس انتقاد کرده و در خصوص مسائلی از جمله پادمان و اصطلاح دو مکان باقی مانده، توقف اجرای کد اصلاحی 3.1 و همچنین بازرسی‌ها ادعاهای قبلی را تکرار کرده بود.

با این حال نقطه عطف جلسات اصفهان را می‌توان تأکید مقامات دو طرف به بازتعریف تعاملات آتی ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دانست.

محمد اسلامی، رئیس‌ سازمان انرژی اتمی ایران نیز در همین راستا و در همان کنفرانس خبری با اشاره به اینکه بیانیه مارس مبنا و  سنگ بنای تعاملات آتی است، تاکید کرد: به دلیل برخی موضوعات حرکات و روند تعاملات دو طرف کُند شده ولی امروز با مروری که بر بیانیه مشترک (بیانیه مارس) داشتیم این امیدواری ایجاد شد که این خط مبنا را ادامه دهیم.

وی بیان کرد: بخش اول صحبت‌های ما موارد گذشته‌ای است که در قالب برجام تحت عنوان پی ام دی بسته شده بود و آغشته با موضوعات سیاسی و پیرامونی هست و همواره با الزامات خودش مورد پیگیری قرار می‌گیرد و نباید به دیگر بخش‌ها تسری پیدا کند. در این بخش موضوع مهم بحث دو مکان باقیمانده است و خوشبختانه دو مکان بسته شده و موضوع ناترازی مواد نیز بسته شده است و دو مکان از چهار مکان باقیمانده است.

اسلامی عنوان کرد: بخش دوم مرتبط با وضعیت موجود است که در چارچوب پادمان و ان پی تی و ملاحظاتی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دارد، برای کاستی ها و انتظاراتی که وجود دارد اقداماتی متقابل و هماهنگ را انجام بدهیم.

معاون رئیس جمهور کشورمان گفت: بخش سوم گام‌های آینده و انتظارات متقابل و نقشی که مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دارد است که می‌تواند برای برداشتن موانعی که عمدتا سیاسی است تاثیرگذار باشد.

وی ادامه داد: توافق کردیم برای تهیه پیش نویس این سه بخش معاونین دو طرف بر روی زمانبدی‌ها و آیتم‌های این سه بخش گفت‌وگو داشته باشند؛ این آغاز یک فرایند است.

اسلامی با این حال و با علم به این که دشمنان ایران بخصوص آمریکا و رژیم صهیونیستی به روند کارشکنی‌های خود ادامه خواهد داد گفت: موضوع مهم دیگر این است که مراقب باشیم اقدامات خصمانه‌ای که علیه برنامه هسته‌ای پایه گذاری شده و منشا آن صهیونیست‌ها هستند در تعاملات میان دو طرف تاثیرگذار نباشد.

در مجموع می توان گفت که فارغ از ابعاد فنی و علمی کنفرانس، به نتیجه رسیدن مذاکرات با هدف دور شدن آژانس از رویکردهای سیاسی در قبال برنامه هسته‌ای و بازگشت روند همکاری ها دستاوردی دیپلماتیک برای جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود.

اسلامی: ما در چارچوب پادمان و ان‌پی‌تی حرکت می‌کنیماسلامی: ایران و آژانس برای تداوم همکاری‌ها برنامه دارندگروسی: پیشنهادی برای ادامه همکاری به ایران ارائه دادم

 

انتهای پیام/.

دیگر خبرها

  • دستور تاج: صدور بیانیه در لیگ ممنوع!
  • بیانیه شرکت‌کنندگان کنفرانس بین‌المللی علوم هسته‌ای ایران
  • رهاوردهای کنفرانس اصفهان برای ایران
  • رایزنی گروسی و اولیانوف درباره ایران
  • اولین نمایشگاه بین‌المللی جاذبه‌های تحصیل در ایران ۱۷ مهرماه ۱۴۰۳ برگزار می‌شود
  • بازتعریف تعاملات آتی ایران و آژانس در اصفهان
  • گروسی: معیار کار آژانس و ایران بیانیه مشترک است
  • پدر جغرافیای ایران کیست؟
  • اعطای جایزه البرز به پدر ماهواره ایران و پدر پیوند کبد
  • نخستین کنگره ملی ایران‌شناسی برگزار می‌شود